ضرورت هوشیاری در برابر «تحریمهای ثانویه»
آخرین گزارشها مبنی بر فشارهای واشنگتن بر اتحادیه اروپا برای اعمال «تحریمهای ثانویه» علیه چین به دلیل داشتن روابط تجاری عادی با روسیه، بار دیگر سوء استفاده همیشگی دولت آمریکا از اجبار اقتصادی، ذهنیت خودخواهانه «هنر معامله» و وسواس این کشور در مجبور کردن دیگران به تحمل بار ماجراجوییهای ژئوپلیتیکی ایالت متحده را آشکار میکند.
به گزارش رویترز، مقامات ارشد آمریکایی اخیراً از بروکسل خواستند که تعرفههای تنبیهی علیه چین و هند وضع کند و حتی اقداماتی تا سقف ۱۰۰ درصد را پیشنهاد دادهاند تا از این طریق اقتصاد روسیه را تحت فشار قرار دهند. واشنگتن پا را از این نیز فراتر گذاشته و به نمایندگان اتحادیه اروپا گفته است که خود ایالات متحده تنها در صورتی که اروپا به این کشور بپیوندد، حاضر به اعمال این تعرفهها خواهد بود.
این رویکرد آمریکا نه برای حفاظت از منافع اروپا و نه برای تضمین ثبات جهانی است و تنها هدف آن گره زدن اختلافات تجاری به بحرانهای ژئوپلیتیکی، قرار دادن ایالات متحده در موضع برتری و ایجاد شکاف بین اقتصادهای بزرگ است.
چین با یک موضعگیری روشن همواره مبادلات تجاری و اقتصادی عادی خود با همه شرکای تجاری از جمله روسیه را مشروع، منطقی و قانونی دانسته و اعلام کرده که نباید در آن مداخله یا اختلال ایجاد شود. چین همچنین مخالفت قاطعانه خود با هرگونه تحریم یکجانبه یا صلاحیت قضایی درازدستانه و فاقد مبنا از نظر حقوق بینالمللی را اعلام کرده است.
واشنگتن حق ندارد از بروکسل بخواهد کشورهای ثالث را صرفاً به دلیل امتناع از خواستههای آمریکا مجازات کند. اتحادیه اروپا نیز باید به نوبه خود محتاط باشد و اصل استقلال استراتژیک را رعایت کند. ایده اعمال «تحریمهای ثانویه» علیه چین از نظر سیاسی یک اقدام پوچ و از نظر اقتصادی نیز غیرقابل دفاع است.
اروپا و ایالات متحده خود همچنان درگیر اختلافات تجاری هستند و از تعرفههای فولاد و آلومینیوم گرفته تا اختلافات طولانی مدت بر سر یارانههای تولیدکنندگان هواپیما هنوز با یکدیگر به توافق دست نیافتهاند. به همین دلیل، اتحادیه اروپا باید از هزینه احتمالی شروع یک جنگ تعرفهای دیگر و این بار برای هدف قرار دادن شریک تجاری اصلی خود، آگاه باشد.
آشفتگی سیاسی پیرامون سخنرانی روز چهارشنبه اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا در مورد وضعیت این اتحادیه، یک یادآوری دقیق از خطرات ناشی از پیروی کورکورانه از واشنگتن است. فون در لاین به جای ارائه تصویر یک رهبر مطمئن، با طوفانی از انتقادات از سوی نمایندگان تمام جریانهای سیاسی روبرو شد و بسیاری او را به تسلیم شدن بیش از حد در برابر خواستههای ایالات متحده متهم کردند. از امتیازدهی در مذاکرات تجاری فراآتلانتیک گرفته تا دوگانگی در برخورد با بحران اوکراین، سازشهای او به عنوان تضعیف استقلال اروپا و پذیرش آسیب دیدن کشاورزان، صنایع و جایگاه جهانی گستردهتر اروپا تلقی شد.
اروپا نمیتواند اجازه دهد سیاستهایش در جهت اجرای مقاصد ایالات متحده و از طریق وضع تعرفهها و تحریمها به عنوان سلاحی برای بازیهای سیاسی داخلی دیکته شود، چرا که این رویکرد خطر تشدید اختلافات در داخل اتحادیه اروپا، فاصله گرفتن بیشتر با شرکای اقتصادی کلیدی و کاهش توان رقابتپذیری اروپا را به همراه خواهد داشت.
رویکرد واشنگتن ریشه در این توهم دارد که تعرفهها و تحریمها میتوانند به عنوان درمان همه مشکلات عدم تعادل تجاری، نارضایتی داخلی و بحرانهای بینالمللی عمل کنند. با این حال، واقعیت بارها و بارها نشان داده است که این ابزارها تنها باعث تشدید تنش، اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی و انزوای بیشتر ایالات متحده میشوند. اجبار اقتصادی، قلدری تجاری و تعرفههای تسلیحاتی مشکلات ایالات متحده را حل نخواهند کرد.
هدف قرار گرفتن چین و یا هر کشور ثالث دیگری در چهارچوب روابط دوجانبه ایالات متحده و اتحادیه اروپا، گامی اشتباه است و موجب تضعیف همان همکاریهای بینالمللی میشود که ادعای حمایت از آن را دارند.
آاروپا اکنون به جای تسلیم شدن در برابر راهکارهای کوتاهمدت ایالات متحده، نیاز به شفافیت در اهداف خود دارد و باید به خاطر داشته باشد که چین نه تنها یک شریک تجاری بزرگ، بلکه یک همکار حیاتی در مقابله با تغییرات اقلیمی، نوآوریهای فناوری و مدیریت جهانی است. اجازه دادن به واشنگتن برای مسموم کردن این رابطه با تهدیدهای «تحریمهای ثانویه» خیانت به منافع خود اروپا خواهد بود.
ایالات متحده و اتحادیه اروپا باید درک کنند که تعرفه و تحریم نمیتواند جایگزین دیپلماسی واقعی و تعامل سازنده باشد. اروپا اکنون باید یک انتخاب بسیار دشوار انجام دهد و برگزیند که آیا میخواهد همچنان بهای «هنر معامله» ایالات متحده را بپردازد و از میز مذاکره دور بماند و یا مسیری را ترسیم کند که واقعاً به رفاه و ثبات بلندمدت این قاره کمک خواهد کرد.