بار حفاظت از یک آتشبس شکننده بر شانههای دولت جدید ایالات متحده
پس از ۱۵ ماه درگیری و بر جای ماندن چندین هزار کشته، سرانجام توافق آتشبس از روز یکشنبه ۱۹ ژانویه میان اسرائیل و حماس به اجرا گذاشته شد.
درگیری اسرائیلیها با پلیس در جریان تظاهرات برای برقراری آتشبس فوری در غزه و آزادی گروگانهای اسرائیلی، تلآویو، ۴ ژانویه ۲۰۲۵ (عکس/شینهوا)درگیری اسرائیلیها با پلیس در جریان تظاهرات برای برقراری آتشبس فوری در غزه و آزادی گروگانهای اسرائیلی، تلآویو، ۴ ژانویه ۲۰۲۵ (عکس/شینهوا)
برای نخستین بار در بیش از یک سال گذشته، آسمان آرام غزه و اسرائیل و ورود صدها کامیون حامل کمکهای انساندوستانه به مناطق تحت محاصره فلسطینی، قطعا امیدواریها به امکان پایان دادن به درگیری میان اسرائیل و حماس را افزایش داده است.
با این حال به نظر میرسد که کمی برای چنین امیدواریهایی زود باشد، چرا که هنوز شرایط لازم برای پایان دادن دائمی به خصومتهای دو طرف فراهم نیست. آنچه تاکنون به دست آمده تنها آغاز مرحله اول از یک آتشبس موقت سه مرحلهای است و دلیل امکان تحقق آن نیز به جای دست یافتن به راه حلی برای برطرف کردن دشمنیهای دو طرف، در درجه اول نتیجه انتقال قدرت در واشنگتن بوده است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل اخیراً گفت که در صورت بر هم خوردن توافق آتشبس، اسرائیل حق از سرگیری عملیات نظامی با قوای تجدیدشده و «به روشهای جدید» علیه حماس را برای خود محفوظ میداند. در طول درگیریهای اخیر دو طرف، اسرائیل همواره ابتکار عمل را در میدان نبرد در دست داشته و دولت نتانیاهو هرگز از تلاش برای تحقق هدف حذف حماس از غزه و سپس تبدیل کردن این باریکه به یک منطقه حائل تحت کنترل خود دست برنداشته است.
باید توجه داشت که نخست وزیر اسرائیل سه «اصل» را به عنوان هدایتکننده مسیر مذاکرات و رسیدن به توافق آتشبس با حماس بیان کرد. این اصول احتمالاً همان شروطی هستند که آمریکا در ازای امضای مرحله اول توافق آتشبس توسط تلآویو و همکاری دولت نتانیاهو در اجرای این توافق – حداقل در طول مقطع حساس تحلیف رئیس جمهور جدید ایالات متحده- به اسرائیل قول حمایت از عملی شدن آنها را داده است.
این سه اصل عبارتند از:
– قائل شدن حق بازگشت اسرائیل به جنگ در صورت شکست دور دوم مذاکرات که قرار است شانزده روز پس از آغاز مرحله اول آغاز شود.
– آزادی تعداد بیشتری از گروگانها توسط نیروهای حماس که البته هنوز مشخص نیست به غیر از ۳۳ نفری که حماس در مرحله اول با آزادی آنها موافقت کرده چه تعداد بیشتری از آنها ممکن است هنوز زنده باشند.
– و در نهایت، تداوم کنترل اسرائیل بر کریدور فیلادلفی در امتداد مرز غزه و مصر و منطقه حائل امنیتی اطراف غزه.
وجود چنین شروطی در واقع به معنی آن است که عقبنشینی روز یکشنبه نیروهای اسرائیلی از برخی مناطق رفح به سوی کریدور فیلادلفی لزوماً نشانگر اقدامات این دولت برای رعایت مفاد توافق آتش بس نیست، چرا که بر اساس این توافق، نیروهای اسرائیلی باید از تمام مناطق پرجمعیت غزه خارج شوند اما به جای آن، اگر نگوییم که نیروهای اسرائیلی خود را برای کنترل طولانیمدت بر غزه آماده میکنند، عملا در حال آماده شدن برای بر هم خوردن توافق آتشبس پس از مرحله اول اجرای آن هستند.
برای اجرای مرحله اول این توافق، حماس موافقت کرده تا در ازای آزادی صدها تن از اسرای فلسطینی، ۳۳ گروگان اسرائیلی را آزاد کند و بقیه گروگانهایی که زنده هستند نیز در مرحله دوم آزاد شوند. با وجود آنکه حماس خواهان پایان یافتن کامل جنگ قبل از آزادی همه گروگانها شده، اسرائیل چنین چیزی را غیرقابل قبول میداند و از نظر اسرائیلیها در مسیر پیشبرد مذاکرات به محض آنکه حماس نتواند باقیمانده گروگانهایی که هنوز زنده هستند را تحویل دهد، توافق آتشبس کنونی به طور خودکار از بین خواهد رفت.
به عبارت دیگر، اگر حماس نتواند تعداد بیشتری از گروگانها را زنده به اسرائیل تحویل دهد و در شرایطی که به احتمال بسیار به جز آن ابزار دیگری برای چانهزنی در اختیار نخواهد داشت، تلآویو در از سرگیری حمله به غزه در جهت تحقق اهداف خود در این منطقه تردید نخواهد کرد.
علاوه بر آن، مشخص نیست که آیا اسرائیل با خروج نیروهای خود از منطقه حائل امنیتی در اطراف غزه تا یک تاریخ معین موافقت کند و حتی به گفته برخی ناظران غربی ممکن است حضور نیروهای اسرائیلی در این منطقه تا مدتی نامحدود ادامه پیدا کند. ناگفته نماند که اگر هر یک از طرفین در جریان تبادل اسیران، مرتکب حرکتی غیرمسئولانه شود، آتشبس خود به خود بر هم خواهد خورد. پیش از این، تمام توافقهای آتشبس میان اسرائیل و حماس که جنگهای قبلی میان دو طرف را متوقف کرده بودند، در نهایت همگی به دلیل درگیریهای جدید بر هم خوردند.
به این ترتیب، آتشبس کنونی را نیز باید شکننده دانست و تنها در صورتی میتوان انتظار آن را داشت که این توافق وضعیت را به سوی دست یافتن به یک پایان دائمی برای جنگ و در ادامه اجرای “راه حل دو کشور” سوق دهد که دولت جدید ایالات متحده بر خلاف دولتهای گذشته این کشور دیگر اجازه ندهد «کار دنیا بر عکس شود» و اصطلاحا «سگ را دمش بجنباند!»