پیوستن کشورهای مهم خاورمیانه به «بریکس» نشانه چیست؟

کشورهای «بریکس» در آغاز سال ۲۰۲۴ به توسعه‌ای تاریخی دست یافتند که در این میان پیوستن چهار کشور خاورمیانه یعنی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر توجه فراوانی را به خود جلب کردند.

علاوه بر این، الجزایر، کویت، بحرین، مغرب، سوریه، فلسطین، تونس، سودان، ترکیه و دیگر کشورها هم تمایل خود را برای پیوستن به بریکس ابراز داشته‌اند. این ابراز تمایل جمعی کشورهای خاورمیانه نه فقط یک نقطه عطف مهم در توسعه سازوکار بریکس به حساب می‌آید بلکه دارای تاثیری مثبت بر این منطقه و کل جهان نیز هست.

انتخاب کشورهای خاورمیانه برای پیوستن به بریکس در شرایط شتابان چندقطبی شدن جهانی و منطقه‌ای و تشدید رقابت راهبردی میان قدرت‌های بزرگ، نه فقط نشان دهنده تحولات منطقه است، بلکه از تقویت اعتماد به نفس و خودمختاری راهبردی کشورهای منطقه‌ای به ویژه در چارچوب موازنه قدرت جدید در خاورمیانه حکایت دارد.

این عتماد به نفس از بهبود جایگاه راهبردی جهانی خاورمیانه و قدرت و توانمندی‌های خود این منطقه نشأت می‌گیرد.

 

خودمختاری راهبردی به طور خاص در تقویت استقلال در سیاست، ترویج تنوع در دیپلماسی، کاهش وابستگی به غرب در امنیت و تاکید بر خودمختاری اصلاحی و تنوع‌بخشی به همکاری خارجی در اقتصاد تجلی یافته است.

ظهور فزاینده «جنوب جهانی» که توسط کشورهای بریکس نمایندگی می‌شود، نیازهای راهبردی کشورهای خاورمیانه را برآورده می‌کند. کشورهای بریکس از قرن بیست و یکم،  به شکلی روزافزون به شرکای اصلی تجاری و شرکای کلیدی انرژی کشورهای خاورمیانه تبدیل شده‌اند.

چین به طور خاص به بزرگترین شریک تجاری کشورهای خاورمیانه مبدل شده است. حجم تجاری دوجانبه میان چین و کشورهای دوجانبه در سال ۲۰۲۲ به ۵۰۷.۱۵۲ میلیارد دلار رسید و نرخ رشد میانگین سالانه آن طی پنج سال گذشته عدد حدود ۱۵ درصد را به ثبت رساند.

تجارت هند با کشورهای «شورای همکاری خلیج فارس» (GCC) همچنان رو به افزایش است. تجارت هند در سال ۲۰۲۲/۲۰۲۱ با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ۱۵۴.۶۶ میلیارد دلار رسید و نرخ رشد میانگین سالانه آن طی پنج سال گذشته ۱۰.۵۷ درصد بود.

بالعکس، حجم تجاری میان ایالات متحده آمریکا و کشورهای خاورمیانه در سال ۲۰۲۲ فقط ۲۱۲ میلیارد دلار بود. چین و هند نیز جایگزین غرب به عنوان مهمترین مقصد صادرات نفت خام کشورهای خاورمیانه شده‌اند. روسیه تحت سازوکار همکاری «اوپک پلاس» به یک شریک راهبردی اوپک تبدیل شده که تحت تسلط کشورهای خاورمیانه‌ای قرار دارد.

بنا بر این پیوستن کشورهای خاورمیانه به بریکس نشان دهنده تدابیر راهبردی است که فعالانه برای به حداکثر رساندن منافع شان اتخاذ شده و به طور عمده ناشی از منافع داخلی این کشورهاست. به طور کلی، دلیل اصلی کشورهای منطقه‌ای از پیوستن به بریکس ملاحظات اقتصادی به این امید که همکاری با کشورهای بریکس را توسعه و تعمیق بخشند تا توسعه خود را تسریع کنند.

توسعه اقتصادی هم اکنون وظیفه اصلی و اولویت راهبردی مصر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و ایران است. این چهار کشور دارای ثبات راهبردی و همپوشانی قوی با بریکس در توسعه هستند. همکاری اقتصادی با بریکس فقط به معنای داشتن سرمایه گذاری و بازارهای عظیم نیست بلکه به معنای آسودگی سیاسی بدون هیچ گونه پیش‌شرط سیاسی نیز هست.

عربستان سعودی و امارات متحده عربی با کمک بریکس امیدوارند تحول در تنوع اقتصادی را تسریع بخشند، مصر امیدوار است که هر چه زودتر به این آشفتگی پایان دهد و احیا شود و ایران امیدوار است تحریم‌های غرب را بشکند و از مشکلات اقتصادی خلاص شود.

از نظر سیاسی هم کشورهای خاورمیانه امیدوار به تقویت جایگاه بین‌المللی، تقویت صدای خود در امور جهانی و توسعه نفوذ منطقه‌ای با پیوستن به بریکس هستند.

به‌ طور خاص در شرایط رقابت قدرت‌های بزرگ، پیوستن کشورهای خاورمیانه به بریکس می‌تواند تا اندازه‌ای از فشار بکاهد. ملاحظات ژئوپلتیکی هم یک فاکتور به حساب می‌آیند. پیوستن ایران به بریکس دارای نیت راهبردی تقویت روابط با چین و روسیه و استفاده از بریکس برای مواجهه با ایالات متحده است. پیوستن امارات و عربستان به بریکس آشکارا با هدف ایجاد توازن با غرب صورت گرفته است. پیوستن مصر به بریکس هم به معنای حفظ صلح با آفریقای جنوبی در قاره آفریقا و رقابت با عربستان، امارات و ایران در منطقه خاورمیانه است.

از این نقطه نظر دلایل پیوستن کشورهای خاورمیانه به بریکس پیچیده و متنوع است، اما در مجموع منعکس کننده روند جدید راهبردی توسعه منطقه‌ای و درک جدید کشورهای منطقه از تغییرات نظم جهانی، دگرگونی نظام حکمرانی جهانی و چارچوب جدید صلح و توسعه در خاورمیانه است.

این روند نه فقط بازتابی از تمایل شدید کشورهای منطقه‌ای برای تسریع توسعه است بلکه نشان دهنده اشتیاق این کشورها برای ایفای نقشی مهم‌تر در امور جهانی و منطقه‌ای است.

پیوستن چهار کشور مذکور به عنوان قدرت‌های منطقه‌ای و کشورهای در حال توسعه مهم، بی شک تحول بریکس را ترویج خواهد کرد و بریکس را برای شفاف سازی هویت جدید آن هدایت می‌کند.

بریکس ممکن است در آینده نیاز داشته باشد سه هویت اصلی به خود بگیرد که عبارتند از یک رهبر در توسعه جهانی، یک رهبر در «جنوب جهانی» و یک سکوی مهم برای حکمرانی جهانی.

پیوستن چهار کشور ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر به ارتقاء هر چه بیشتر جایگاه بریکس در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، انرژی و مالی جهانی، تقویت نمایندگی جهانی بریکس در «جنوب جهانی»، ترویج توازن راهبردی جهانی، ترویج تنوع بخشی الگوی بین‌المللی و بهبود نظام حکمرانی جهانی کمک خواهد کرد.

همچنین الحاق این چهار کشور به بریکس کمک می‌کند تا نقشی بزرگتر در غرب آسیا، آفریقا و جهان اسلام بازی کند و توانایی بریکس برای مواجهه با نقاط داغ منطقه‌ای و مسائل دشوار تقویت شود.

با این وجود، پیوستن این چهار کشور چالش‌هایی برای آنها ایجاد کرده است. چالش اصلی مصر، عربستان و امارات این است چگونه با نارضایتی آمریکا برخورد کنند و تناقض میان عضویت بریکس و متحد و شریک ایالات متحده در خاورمیانه بودن را متعادل نمایند.

پیوستن به بریکس برای ایران به معنای تقویت هر چه بیشتر «سیاست نگاه به شرق» و مناسبات با چین و روسیه است، اما ممکن است با مخالفت نیروهای غربگرا در داخل این کشور روبرو شود.

برای خود سازوکار همکاری بریکس، جذب شمار زیادی از کشورهای اسلامی خاورمیانه مشکلات «هضم» را نیز به همراه خواهد داشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا