بزرگنمایی «مازاد ظرفیت» در چین تهدید واقعی برای جهان است
روزنامه «گلوبال تایمز» در سرمقاله روز دوشنبه خود به هیاهوی غرب درباره «مازاد ظرفیت» در چین پرداخته و این جنجال و بزرگنمایی را تهدیدی واقعی برای جهان دانسته است.
«جنت یلن» وزیر خزانه داری ایالات متحده اخیرا در مصاحبهای با خبرگزاری «رویترز»، بحث «مازاد ظرفیت» در چین را تکرار کرد و مدعی شد این به اصطلاح مازاد ظرفیت در چین نه تنها مسالهای است که آمریکا با آن روبروست بلکه مساله پیش روی اروپا، ژاپن، هند و مکزیک نیز هست.
این گونه لفاظی در آمریکا مدتهاست متداول است و سیاستمداران و افکار عمومی آمریکا مکررا به بزرگنمایی این مفهوم پرداخته و چین را به دامپینگ محصولات سبز مثل خودروهای برقی، باتریهای لیتیوم و محصولات فتوولتائیک در خارج با قیمت پایین متهم میکنند و این وضعیت را به مثابه یک «تهدید واقعی» ترسیم مینمایند.
با این وجود، افراد فهمیده میتوانند متوجه شوند که این یک تاکتیک خیلی هوشمندانه برای سیاسی سازی و تعمیم امنیتی سازی نیست، بلکه در عوض حاکی از برخی از موقعیتهای واقعی در توسعه صنعت سبز جهان و ظرفیت تولید کیفی است.
همگان میدانند که مازاد ظرفیت به تقاضا مربوط است. از نقطه نظر جهانی، در واقع هیچ مازاد ظرفیتی در صنعت سبز وجود ندارد. دلیل شکوفایی صنعت سبز در پیشرفت در فناوریهای مرتبط با آن نهفته است.
پیشرفتهای فناوری اغلب جرقهای برای صنایع نوظهور هستند که با تقاضای قدرتمند بازار برای محصولات جدید خود را نشان میدهد.
بر اساس اعلام «آژانس بینالمللی انرژی»، تقاضای جهانی برای خودروهای برقی در سال ۲۰۳۰ به ۴۵ میلیون دستگاه خواهد رسید که ۴.۵ برابر سال ۲۰۲۲ است و در عین حال تقاضای جهانی برای نصب صفحات فتوولتائیک جدید به ۸۲۰ گیگاوات میرسد که حدود ۴ برابر سال ۲۰۲۲ است. واضح است که صنعت انرژی جدید با پتانسیل بازار عظیمی که هنوز مورد استفاده قرار نگرفته، در حال شکوفایی است. توسعه ظرفیت تولید سبز تازه شروع شده و هنوز با اشباع فاصلهای زیاد دارد بنا بر این ادعای «مازاد ظرفیت» از کجا میآید؟
برخی در آمریکا در حال بزرگنمایی به اصطلاح مازاد ظرفیت در چین هستند و هدف واقعی آنها سرکوب توسعه صنایع نوظهور چین و حفظ جایگاه انحصاری دیرینه در زنجیره صنعت جهانی از طریق ابزار غیرمنصافه است.
جنت یلن در مصاحبه اخیرش، ورشکستگی شرکتهای تولید تجهیزات برق خورشیدی آمریکا را به قیمتهای پایین تامین کنندگان چینی نسبت داد. با این که این حرف او اشتباه است اما در عین حال نیت واقعی ایالات متحده را هم برملا کرد. به سادگی میتوان دید که لفاظی مازاد ظرفیت در صنعت انرژی جدید چین چیزی نیست جز یک کپی از رویکرد «اول آمریکا». از نظر ایالات متحده توسعه سریع صنعت سبز چین، قدرت و جایگاه آمریکا را به چالش میکشد و رقابت پذیری چین به یک «تهدید امنیتی»، برای جهان (بخوانید ایالات متحده) «تعبیر» میشود. میتوان مشاهده کرد که ظرفیت تولید چین، در حد افراطی نیست بلکه این نگرانی و اضطراب ایالات متحده است که بیش از حد است.
«فاتح بیرول» مدیر اجرایی «آژانس بینالمللی انرژی» گفت که «عرضه خدمات و پشتیبانی چین به دیگر کشورها به شکلی چشمگیر دسترسی به فناوریهای انرژی پاک را بهبود بخشیده و هزینه جهانی استفاده از فناوریهای سبز را کاهش داده است.» توسعه سبز چین نه تنها به مشتریان سود میرساند بلکه کشورهای در حال توسعه را نیز قادر میسازد از همکاری با چین در حوزه ظرفیت تولید نفع ببرند به ویژه با ترویج آزادی انرژی برای اقشار کم درآمد در کشورهای در حال توسعه.
در عوض، آمریکا میتوانست با چین همکاری کند تا مشترکا از فرصتهای توسعه صنعت سبز استفاده کند و چالشهای تقاضای ناکافی برای ظرفیت تولید کیفی را برطرف نماید.
متاسفانه ایالات متحده تهدید با «چماق بزرگ» در مقابل چین را انتخاب کرده و به صنعت انرژی جدید چین با یک ذهنیت بازی مجموع صفر مینگرد و مشکلات واقعی را به علل اشتباه نسبت میدهد.
در حال حاضر علت اصلی توسعه ناکافی صنعت سبز جهان و توزیع نابرابر ظرفیت تولید کیفی، توسعه و کاربرد ناهماهنگ فناوری سبز در کشورهای مختلف، قابلیتهای ناهماهنگ و منافع ناهماهنگ است، با وجود آمریکا بیشتر از «تهدید چین» برای توضیح همه چیز استفاده و سعی میکند با مهار چین مشکلات را حل کند.
به هر حال این سیاهنمایی و سرکوب چین توسط آمریکاست که مانع از گسترش فرامرزی فناوری و جریان جهانی ظرفیت تولید میگردد. یافتن پاسخ این سوال که چه کسی آغازکننده مشکل ظرفیت تولید جهانی است، ساده است.
البته اهمیتی ندارد که آمریکا چگونه به سیاهنمایی چین میپردازد، صنعت سبز همواره روند توسعه اقتصادی جهان است و همچنین انتخاب کلیدی برای بشریت به منظور مقابله با چالش تغییرات اقلیمی محسوب میشود. تغییر تضادها، سیاهنمایی و سرکوب و جداسازی فقط به وضعیت «باخت-باخت» منتهی میگردد.