چین پرچم‌دار رویکردی نو به صلح و توسعه جهانی

نظم جهانی کنونی بر پایه اتحاد ضد فاشیستی شکل گرفته است؛ اتحادی که توانست بلوک‌های فاشیستی را شکست دهد و در جنگ جهانی دوم پیروز شود. این نظم، یک ساختار بین‌المللی با محوریت سازمان ملل متحد و مبتنی بر حقوق بین‌الملل است. این چارچوب، امکان حل‌وفصل اختلافات از طریق روش‌های مسالمت‌آمیز و دیپلماتیک در بستر سازوکارهای چندجانبه را برای کشورها فراهم کرده است.

پس از جنگ جهانی دوم، اروپا تصمیم گرفت صلح را از راه ادغام اقتصادی حفظ کند. آلمان و فرانسه که زمانی رقبای اصلی بودند، به آشتی رسیدند، متحد شدند و روند ادغام اروپا را پیش بردند.

کشورهای پیروز و مغلوب در جنگ، به اجماعی روشن درباره قضاوت اخلاقی درباره آن دوران رسیدند. بر پایه این نگاه تاریخی مشترک به جنگ جهانی دوم، آن‌ها آشتی کردند و به شرکای فعال در پیشبرد نظم بین‌المللی تبدیل شدند. این رویکرد، پایه‌ای برای حفظ صلح پایدار در دو عرصه اصلی جنگ در اروپا و آسیا-اقیانوسیه پس از جنگ جهانی دوم فراهم کرده است.

با این حال، صداهایی که تلاش دارند تاریخ جنگ جهانی دوم را تحریف یا انکار کنند، همچنان به گوش می‌رسند. به‌تازگی، پیتر هگست وزیر دفاع آمریکا، سربازان مهاجم ژاپنی را «قهرمان» و «جنگجو» خوانده و خشونت‌های آن‌ها را با شجاعت مدافعان اشتباه گرفته است. این نگاه، رویکرد منفعت‌گرایانه واشنگتن در تغییر دلخواهانه معیارهای اخلاقی را نشان می‌دهد.

تحریف دیدگاه تاریخی درباره جنگ جهانی دوم به معنای خیانت به صلح است. بزرگداشت باشکوه هشتادمین سالگرد پیروزی در این جنگ، برای حفظ نگاه تاریخی صحیح و پاسداری از نظم بین‌المللی چندجانبه‌ای که پس از جنگ پایه‌گذاری شد، اهمیت دارد.

هدف از بزرگداشت هشتادمین سالگرد پیروزی، گرامیداشت مبارزه عادلانه ملت‌ها در جنگ ضد فاشیستی، ارج نهادن به صلحی است که به‌سختی به دست آمده و مهم‌تر از آن، آموختن از تجربه‌های تلخ آن دوران است.

مقصود اصلی از بزرگداشت این سالگرد، شکل‌دهی به جهانی مبتنی بر صلح و توسعه است. چین نیز از طریق رشد و پیشرفت خود، به صلح جهانی و توسعه مشترک کمک کرده است.

چین از مفهوم «جامعه‌ای با آینده مشترک برای بشریت» حمایت می‌کند. این دیدگاه بر منافع و ارزش‌های مشترک انسان‌ها تأکید دارد و معتقد است کشورها ضمن پیگیری منافع خود، باید نگرانی‌های منطقی دیگر ملت‌ها را نیز در نظر بگیرند. این مفهوم، راه‌حلی چینی برای چالش‌های حکمرانی جهانی ارائه می‌دهد.

چین بدون توسل به قدرت نظامی یا سلطه‌طلبی، مسیر توسعه و منافع ملی را دنبال می‌کند. این کشور با تکیه بر رشد خود و همکاری با سایر کشورها، توسعه‌ای مشترک را ترویج می‌کند. توسعه مسالمت‌آمیز چین، الگویی متفاوت از مدل‌های سنتی ظهور قدرت‌ها ارائه می‌دهد.

چین از نگاهی صحیح به عدالت و منافع در روابط بین‌الملل دفاع می‌کند و باور دارد که همکاری بین کشورها نباید فقط بر منافع متمرکز باشد، بلکه باید بر مبنای اخلاق نیز استوار شود. این مفهوم که میان عدالت و منافع توازن ایجاد می‌کند، نشانه‌ای از مسئولیت‌پذیری چین و تأکید آن بر ارزش‌محوری در عرصه بین‌الملل است و بُعدی تازه به نظریه‌های سیاسی جهانی می‌افزاید.

چین متعهد به ایجاد نوعی نوین از روابط بین‌الملل است که بر پایه احترام متقابل، انصاف، عدالت و همکاری برد-برد شکل می‌گیرد. این رویکرد بر لزوم احترام همه کشورها به حاکمیت و تمامیت ارضی یکدیگر تأکید دارد و الگوهایی تازه برای هنجارهای بین‌المللی و تعامل دولت‌ها ارائه می‌دهد.

یادبود هشتادمین سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم، تعهدی روشن به صلح به شمار می‌رود. تجربه جنگ و سال‌های پس از آن به ما یادآوری می‌کند که تنها با پایبندی به چندجانبه‌گرایی، نگاه تاریخی صحیح به جنگ جهانی دوم و گسترش همکاری‌های بین‌المللی، می‌توان با افراط‌گرایی مقابله کرد و به صلح و آشتی انسانی دست یافت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا