جهانیشدن اقتصادی؛ موانع تجاری نمیتوانند جلوی پیشرفت را بگیرند
پیامدهای سیاست موسوم به «تعرفه متقابل» آمریکا طی روزهای اخیر، همچنان شدت گرفته است: بازارهای مالی جهان دچار نوسان شدهاند، مصرفکنندگان آمریکایی به خریدهای هراسان و احتکار روی آوردهاند و جامعه بینالمللی نیز واکنشهایی همراه با محکومیت شدید نشان داده است.
همه اینها بار دیگر عدم محبوبیت سیاستهای یکجانبهگرایی و حمایتگرایی را نشان داده است. دولت چین در پنجم آوریل (۱۶ فروردین) با صدور بیانیهای، مخالفت صریح خود با سوءاستفاده آمریکا از ابزار تعرفهها را اعلام کرد. در این بیانیه تاکید شد: سیاستهای زورگویانه اقتصادی که با انتقال ریسکها به دیگر کشورها همراه است، در نهایت اثر معکوس خواهد داشت» و همچنین «جامعه جهانی نه تمایلی به بازگشت به دوران انزوای سیاسی دارد و نه باید شاهد تقسیمبندیهای جدید بین کشورها باشد.
اینها نهتنها ندایی عادلانه مقابل هژمونی هستند، بلکه اظهاراتی پر قدرت و همراستا با جریان زمانه و مسیر توسعه جهانی به شمار میآیند.
جهانیشدن اقتصادی مسیری اجتناب ناپذیر برای پیشرفت بشری است و همکاری باز یک روند بازگشتناپذیر در تاریخ به حساب میآید.
شبکه کنونی ترتیبات تجاری جهانی، حاصل دیکته شدن یک کشور خاص نیست، بلکه حاصل رشد طبیعی نیروهای مولد و گسترش وابستگی متقابل میان کشورهاست.
ایالات متحده بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، مدتهاست که بیش از ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان (GDP) را به خود اختصاص داده و دلار آمریکا هم بهعنوان ارز اصلی ذخیره بینالمللی، حدود ۶۰ درصد از ذخایر ارزی جهان را تشکیل میدهد.
آمریکا با بهرهمندی از این مزایا، منافعی کلان از جهانیشدن اقتصادی و نظام هژمونیک مبتنی بر دلار به جیب زده و بیتردید به بزرگترین بهرهمند تجارت آزاد و نظم اقتصادی کنونی جهان تبدیل شده است.
با این حال ایالات متحده طی سالهای اخیر از اعتراف به دستاوردهای تجارت آزاد سر باز زده و در عوض، خود را قربانی نظام ناعادلانه تجارت جهانی معرفی میکند. این کشور دیگر نه فقط جهانیشدن اقتصادی را ترویج نمیکند، بلکه روزبهروز به عاملی برهمزننده در این فرآیند تبدیل شده است.
به باور برخی پژوهشگران، دلایل این امر را در سه نکته اصلی خلاصه کرد: اول، استفاده از جنگ تجاری بهعنوان ابزاری تهدیدآمیز برای کسب منافع بیشتر؛ دوم، منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی؛ و سوم، حفظ جایگاه خود بهعنوان یک قدرت اقتصادی هژمون در کنار مهار روند توسعه سایر کشورها.
جهانیشدن اقتصادی طی سالهای اخیر با برخی «جریانهای معکوس» مواجه شده، اما حرکت روبهجلوی آن را هیچکس نمیتواند متوقف کند.
در برابر موج حمایتگرایی، نیروهای حامی و مروج جهانیشدن اقتصادی نیز به تقویت همگرایی خود ادامه میدهند.
تعمیق «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای» (RCEP)، پیشرفت «منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا» و گسترش گروه «بریکس »همگی نشان دهنده این هستند که هرچند نیروهای موافق و مخالف جهانیشدن اقتصادی در حال کشمکش هستند، اما عوامل پیشبرنده همچنان بر موانع غلبه میکنند.
امروز آرمان مشترک جامعه جهانی نه طرد کامل جهانیشدن، بلکه پیگیری الگویی از جهانیسازی اقتصادی است که فراگیرتر بوده و منافع گستردهتری برای تمامی ملتها به ارمغان آورد.
در این شرایط، قطع مصنوعی جریان سرمایه، فناوری، محصولات، صنایع و مردم میان کشورها یا بازگرداندن اقیانوس وسیع اقتصاد جهانی به دریاچهها و رودخانههای کوچک و منزوی نه تنها غیرممکن به حساب میآید، بلکه برخلاف روند تاریخی نیز هست.