رئیس اسبق شورای اروپا: دوستدار فلسفه چینی هستم / باید راههایی برای همکاری و زندگی در هماهنگی بیابیم
«هرمن ون رومپوی» اولین رئیس شورای اروپا و نخست وزیر اسبق بلژیک طی مصاحبه اختصاصی با «رادیو و تلویزیون مرکزی چین» به موضوعات مختلفی پرداخت.
وی به عنوان سیاستمداری که دوستدار فلسفه چینی است، گفت: به طور کلی من کسی هستم که بسیار طرفدار تبادلات و گفتگو با چین به ویژه گفتگوهای صریح، صادقانه و جدی هستم. تمام این مبتنی بر احترام به تاریخ درخشان چین است.
نخست وزیر اسبق بلژیک در خصوص مفهوم «هماهنگی» نیز تاکید کرد: ما باید به «تفاوتها» احترام بگذاریم. مهمترین موضوع این است که ما متحد نیستیم اما باید به همدیگر گوش فرا دهیم و نهایتا راههایی برای همکاری و زندگی در هماهنگی بیابیم.
بخشی از مصاحبه اختصاصی رادیو و تلویزیون مرکزی چین با ون رومپوی را میخوانید:
خبرنگار: شما به مناطق زیادی در چین سفر کردهاید. کدام آداب و رسوم محلی شامل غذا، تاریخ و فرهنگ به طور خاص شما را تحت تاثیر قرار داده است؟
ون رومپوی: البته. از ابعاد مختلف چین یک کشور بزرگ است. من به عنوان رئیس شورای اروپا به چین سفر کردهام. من یک دوستدار وفادار فلسفه چینی هستم. چند سال قبل من در یک دوره فلسفه چینی در دانشگاهی که درس میخواندم، شرکت کردم. اطلاعی ندارم که آیا بسیاری از سیاستمداران این کار را انجام میدهند یا خیر. میخواهم بگویم که من برای فرهنگ و تمدن چینی احترام خیلی زیادی قائلم. بنابراین، وقتی دوباره به اینجا آمدم، مجددا آن حالت، آن حس و حال آشنای ذهنی را پیدا کردم. به طور کلی من کسی هستم که بسیار طرفدار تبادلات و گفتگو با چین به ویژه گفتگوهای صریح، صادقانه و جدی هستم. تمام این مبتنی بر احترام به تاریخ درخشان چین است. ما خودمان هم یک تمدن هزار ساله داریم. چین و اتحادیه اروپا در این زمینه شبیه به هم هستند.
خبرنگار: آقای ون رومپوی، نظر شما درباره تمدن شرقی و فرهنگ چینی چیست؟ به عقیده شما اهمیت تبادل و یادگیری متقابل میان تمدنهای شرقی و غربی برای توسعه جهان در چیست؟
ون رومپوی: وقتی جوانان را در اروپا و چین میبینم متوجه میشوم که آنها شباهتهای زیادی دارند. نمیگویم همه آنها مثل هم هستند. تفاوتهایی میان ما هست. گذشته از اینها، ما در انواع مختلفی از جوامع به سر میبریم که انکارناپذیر است. آنچه میخواهم بگویم این است که با وجود این تفاوتهای بزرگ، باید به هر حال مداما با هم حرف بزنیم. نباید گفتگو را متوقف کنیم! زیرا با گفتگو میتوانیم همیشه چیزهای جدید بیاموزیم و این ارتباط چهره به چهره میتواند به ما در درک بهتر همدیگر کمک کند. در مقابل، اگر قابلیت گفتگو را از دست بدهیم، درگیریها و مشاجرات احتمالا اجتناب ناپذیر میشوند و ما حتی شاید مشکلات را با خشونت و جنگ حل کنیم. بنا بر این، گفتگو ضروری است.
خبرنگار: همین حالا درباره تبادل و یادگیری متقابل تمدنها صحبت کردیم. آیا به نظر شما مفهوم «هماهنگی در عین تنوع» میتواند به حفظ تنوع تمدنهای جهان کمک کند؟
ون رومپوی: دیدگاه «هماهنگی» نه فقط در فلسفه چینی بلکه در فلسفه اروپایی هم وجود دارد. اتحادیه اروپا را به عنوان یک مثال در نظر بگیرید. من به مدت پنج سال افتخار خدمت به عنوان رئیس شورای اروپا را داشتم. اتحادیه اروپا در آن زمان ۲۸ عضو داشت و حالا ۲۷ عضو دارد. البته که ممکن است فرهنگهای متفاوتی درون هر کشور وجود داشته باشد. آنچه میخواهیم انجام دهیم این است که همه چیز به طور هماهنگ همزیستی داشته باشند تا همه بتوانند با هم برای رسیدن به اهداف مشترک همکاری کنند. مردم اغلب از علایق متفاوتی شروع میکنند، زیرا هر کشوری از منافع خود دفاع میکند، اما ما همچنین میتوانیم از چشماندازهای تاریخی و فرهنگی متفاوتی شروع کنیم تا چگونگی همکاری و زندگی مشترک را کشف کنیم. فکر میکنم این یک موضوع بسیار جذاب است زیرا این طبیعت بشری است. ما میخواهیم از درگیریها و جنگها تا حد امکان خودداری کنیم و در صلح زندگی کنیم. با این حال، در دورهای که امروز در آن زندگی میکنیم جنگها دوباره به راه افتادهاند حتی در اروپا. فلذا، ایده «هماهنگی در عین تفاوتها» هم برای ما و هم برای شما ارزشمند است. به طور خلاصه، چیزی که من شدیدا با آن موافقم این است که «هماهنگی» به معنای سازگاری کامل نیست، که سوءبرداشت از «هماهنگی» است. ما باید به «تفاوتها» احترام بگذاریم. مهمترین موضوع این است که ما متحد نیستیم اما باید به همدیگر گوش فرا دهیم و نهایتا راههایی برای همکاری و زندگی در هماهنگی بیابیم.
خبرنگار: نقش ابتکار «کمربند و جاده» در مناسبات چین-اروپا را چگونه ارزیابی میکنید؟
ون رومپوی: از زمانی که چین به «سازمان تجارت جهانی» پیوست، رفاه چین به شکلی شگفت انگیز شروع شد به گونهای که به طور قابل توجهی توسعه سریع اقتصاد چین را ارتقا بخشید. ما باید اطمینان داشته باشیم که کالاها جریان داشته باشند نه فقط میان چین و اتحادیه اروپا بلکه در سراسر جهان. امروزه ابتکاراتی وجود دارد که به این امر کمک میکند. این چیز خوبی است زیرا تجارت جهانی برای رفاه همه ضروری است، بنابراین من همه ابتکاراتی را که این ارتباط را تشویق میکند و ممکن میسازد، تحسین میکنم.
روی هم رفته من تلاشهای چین را میستایم و همچنین چند ابتکار در اروپا برای ترویج تجارت آزاد وجود دارد، بنا بر این همه میتوانند نفع ببرند.