چرا عدم مداخله نظامی آمریکا در مساله تایوان یک اقدام عاقلانه است؟
«فرنز گایل» افسر سابق نیروی دریایی ایالات متحده و از کارمندان پیشین وزارت دفاع این کشور یادداشتی تحت عنوان «عاقلانه خواهد بود اگر آمریکا در مساله تایوان مداخله نظامی نکند»، در روزنامه «گلوبال تایمز» به رشته تحریر در آورده است. لازم به ذکر است که این یادداشت نشان دهنده دیدگاه شخصی نویسنده است نه موضع دولت ایالات متحده.
گایل در یادداشت خود آورده است: آقای «هو شیجین» سردبیر سابق روزنامه «گلوبال تایمز» فرصتی دیگر را برای ایالات متحده فراهم ساخت تا متوجه خطرات و بیهودگی تداوم مداخله در امور داخلی حاکمیتی چین شود. او در یادداشت اخیر خود تاکید کرد نخبگان آمریکایی میتوانند از چین «متنفر» باشند اما باید در عین حال از چین بترسند و روش چین برای برخورد با مساله تایوان را بپذیرند زیرا در حقیقت این تنها گزینه در دسترس برای ایالات متحده است.
صحبت آقای هو دیپلماتیک و آشتیجویانه بود و تاکید داشت که آمریکا هنوز فرصت دارد تا یک مسیر متفاوت را که به جنگ ختم نمیشود، برگزیند. اما نخبگان آمریکایی قطعا نصحیت او را رد میکنند درست مثل اسلافشان از سال ۱۹۴۹.
بنا بر این شاید این دسته از نخبگان ترجیح بدهند به دیدگاههای یک آمریکایی و یک کارمند دولتی سابق، یک وطنپرست که کشورش را دوست دارد، و احساس میکند باید دیدگاههای آقای هو را قبل از آنکه خیلی دیر شود، با توجه به واقعیات جدی مد نظر قرار دهد، گوش فرا دهند.
سردبیر سابق گلوبال تایمز نوشته بود علاقلانه خواهد بود اگر ایالات متحده پیش از مداخله نظامی دوباره به این اقدام خود بیاندیشد زیرا مدرنیزاسیون کمی و کیفی نظامی چین توازن قدرت دو سوی تنگه و جهان را تغییر داده است. قطعیت برتریِ متعارف و هستهای راهبردی ایالات متحده در جنگ بر سر تایوان در واقع از بین رفته است. همانطور که هو شیجین اشاره کرده پکن از متحدسازی دوباره چین واحد با استفاده از زور منصرف نخواهد شد، اگر این چیزی باشد که باید انجام داده شود.
اگر چین گزینه متحدسازی دوباره با استفاده از زور را انتخاب کند، حتی شاید یک فرمان ریاست جمهوری پیشگیرانه برای تمام نیروهای نظامی به منظور عقب نشینی عاقلانه باشد.
از چشم انداز واقعیتهای شناختی و فیزیکی، این گزینه تنها راه برای تمام روسای جمهور آمریکاست تا نفوذ منطقهای ایالات متحده، نیروهای مشترک داوطلب و خاک آمریکا را حفظ کنند. همچنین تعدیل یا ساکت کردن جداییطلبان تایوان اقدامی پسندیده در جهت پذیرش واقعیتهای غیرقابلانکار خواهد بود.
برخی هشدار خواهند داد که اگر رئیس جمهور این واقعیتها را بداند و مسیر را تغییر دهد، نقاط ضعف امنیت ملی آمریکا را تایید کردهاند که در غیر این صورت به صورت محرمانه از آن حفاظت میشود. با این وجود، علیرغم اطمینان آنها، ارتش آمریکا، آژانسهای امنیت ملی، صنعت دفاعی و رسانهها فاقد خویشتنداری هستند.
آنها بیش از ۳۰ سال است به وسیله بزرگنمایی و تبلیغات اطلاعات مفید، برای کسب منافع مالی و سیاسی یک تصویر مقایسهای نگرانکننده در حوزه افکار عمومی ترسیم کردهاند. تحقیقات گسترده نشان میدهده که ایالات متحده بخاطر سیاست تایوانِ خود در خطری بسیار بزرگ قرار دارد.
در تحلیل موازنه قدرت، ارتباط مقایسههای نظامی فیزیکی با لحاظ حوزه شناختی-اخلاقی که در آن نقاط قوت ارادههای مخالف مقایسه میشود، رنگ میبازد. مسلما سرنوشت جزیره تایوان برای چین بیشتر از ایالات متحده و متحدان آسیایی و اروپایی که اتحادی ضعیف دارند، اهمیت دارد. در حقیقت، آمریکا و غرب جنگ شناختی بر سر جزیره تایوان را سالهای سال پیش در سال ۱۹۴۹ باختهاند. برای آمریکا جای خوشبختی است که هنوز گلولههای واقعی شلیک نشده، اگرچه این فاجعه به سرعت در حال نزدیک شدن است.
وقتی فقط ۳۸ درصد آمریکاییها از استقرار نیروهای نظامی این کشور در صورت حمله سرزمین اصلی چین به تایوان، حمایت میکنند، فقدان عزم و خواسته ایالات متحده برای جنگ با چین روشن و آشکار میشود. در تفاوتی فاحش، اتحاد دوباره چین واحد یک اولویت احساسی اصلی برای ۱.۴ میلیارد شهروند چینی ملیگراست.
بدون اینکه آمریکا شکست بخورد یا عقب نشینی کند، میدان جنگ قطعا فراتر از جزیره تایوان خواهد رفت، به منطقه هند-اقیانوسیه کشیده میشود، و به طور بالقوه خاک ایالات متحده را در بر میگیرد. بنا بر این بهتر است ترس فورا جایگزین شک و تردید آمریکا شود.
این در طبیعت انسان است که اظهارات رقبا را نپذیرد. اما پیام آقای هو شیجین، در عین حال که به مذاق نخبگان آمریکایی خوش نمیآید، کاملا صحیح است.
آمریکاییها اظهارات هو را به قیمت به خطر انداختن خودشان نادیده میگیرند. اگر هنوز شک و تردید وجود دارد، خوانندگان آنگاه باید توجه عمیقی به هموطنان آمریکایی در ایالات متحده با این دیدگاه که چه کسی میخواهد نصیحت آقای هو را به عنوان یک واقعیت عینی تایید کند، معطوف دارند.