کتاب صوتی “شی جین پینگ، رهبر سفر جدید چین”/ قسمت پنج: مردی که به انسجام خانواده اهمیت می دهد
«مهم نیست که زمان چقدر تغییر می کند، هر قدر هم که الگوی زندگی دستخوش تغییرات شود، ما باید به سازندگی خانواده، انسجام خانواده، آموزش خانواده و سنت خانواده توجه کنیم…» – شی جین پینگ
شی جین پینگ در خانواده ای منظم و هماهنگ بزرگ شد. در دفتر او، چندین عکس از زندگی در میان خانواده گرم و صمیمی از سنین مختلف در موقعیت های سرشار از مهر و محبت قرار گرفته است: او پدر پیرش را که روی ویلچر نشسته هل می دهد، در عکسی دیگر، در حالی که دست مادر خود را گرفته با او قدم می زند، همراه با همسرش پنگ لی یوان عکس می گیرد و با دختر خردسالش دوچرخه سواری می کند…
“زوج ملی”
شی جین پینگ با احترام به والدین و محبت به همسر و فرزندان خود، اهمیت زیادی برای شادی خانواده قائل است. او و همسرش پنگ لی یوان، یکدیگر را دوست دارند و از یکدیگر حمایت می کنند. ازعشق در نگاه اول تا همراهی در زندگی طولانی مدت، آن ها در دل مردم به یک “زوج ملی” شایسته تبدیل شده اند.
پنگ لی یوان در سن ۱۵ سالگی در دبیرستان فنی دانشگاه هنر شاندونگ پذیرفته شد، در ۱۸ سالگی به ارتش پیوست و بعدا در گروه آوازی کنسرواتوار موسیقی چین پذیرفته شد.
او یک خواننده درجه یک ملی است، با بیش از ۲۰ سال فعالیت در صحنه، چرا پنگ لی یوان همواره درخشان است، راز این موفقیت چیست؟
او با صراحت گفت: این مربوط به خانواده من است، اگر ازدواج خوبی نداشتم و دلخوشی در زندگی ام وجود نداشت، آیا می توانستم به این درخشش برسم و آن را با همه به اشتراک بگذارم؟
در مورد شغل و خانواده، نگرش پنگ لی یوان بسیار روشن است: “شغل و خانواده برای یک زن، هر دو مهم است. اگر از من خواسته شود که شغل را به خاطر خانواده یا فرزند کنار بگذارم، آن را قابل درک نمی دانم. خانواده پشتوانه زن است و یک پناهگاه امن محسوب می شود. خانواده من، مانند همه مردم عادی، یک خانواده معمولی و یک خانواده خوشبخت است.”
بعضی ها شب و روز همدیگر را می بینند اما خیلی کم یکدیگر را می شناسند و بعضی ها در ملاقات اول به هم علاقه مند می شوند و رفته رفته به شناخت می رسند و به زندگی خود ادامه می دهند. پنگ لی یوان و شی جین پینگ به دسته دوم تعلق دارند. در اصل، پنگ لی یوان از نوع عشق و ازدواجی که با معرفی و خواستگاری از طریق دیگران صورت می گیرد، بیزار بود. عشقی که او تصور می کرد، عشقی رمانتیک بود: “گاهی اگر کفش های آهنی هم به پا کنی نمی توانی شریک زندگی ات را پیدا کنی ، اما گاهی بدون هیچ زحمتی به آن می رسی”.
کسی که دوستش داشته باشی اگر از یک قشر فرهنگی باشد و تا اعماق وجودش بوی کتاب بدهد، باز هم از یک زندگی ساده و با اعتماد به نفس بالا از خانواده ای معمولی است.
با این حال، خود پنگ لی یوان انتظار نداشت که همسری که سرنوشت برای او در نظر گرفته، فرزند یک مقام عالی رتبه باشد. در پایان سال ۱۹۸۶، یکی از دوستان، شخصی را به پنگ لی یوان معرفی کرد. او وقتی شنید که این شخص در شیامن کار می کند، گفت: “زندگی در دو مکان جدا از هم، چطور می شود؟” او ابتدا نمی خواست با شی جین پینگ تماس بگیرد، اما وقتی از دوستانش شنید که این شخص بسیار برجسته است، با ملاقاتش موافقت کرد.
در قرار ملاقات شلوار ارتشی بر تن داشت
در آن زمان، پنگ لی یوان در صحنه موسیقی جایگاهی داشت. او یک خواننده درجه یک ملی گروه ترانه و رقص ملی بخش سیاسی ارتش آزادیبخش خلق چین بود. او در سال ۱۹۸۲ در اولین شب نشینی جشن بهار سی سی تی وی شرکت کرد و با اجرتی ترانه “در دشت های امید” در سراسر چین به شهرت رسید.
در روز ملاقات، پنگ لی یوان عمدا با یک شلوار نظامی وارد خانه دوستش شد. او عمدا می خواست امتحان کند که آیا طرف مقابل فقط به ظاهر اهمیت می دهد یا خیر. پنگ لی یوان در نگاه اول از این دیدار نا امید شد. طرف مقابل شبیه یک کشاورز بود و بسیار پیر به نظر می رسید. اما مرد به محض این که شروع به حرف زدن کرد، او را جذب خود کرد.
او نپرسید، “در حال حاضر کدام ترانه اش پرطرفدار است” یا “هزینه حضور در صحنه چقدر است”، بلکه پرسید: “در موسیقی آوازی چند سبک وجود دارد؟” پس از پاسخ پنگ لی یوان، دوباره پرسید: “عذرخواهی می کنم، من به ندرت تلویزیون می بینم، شما چه ترانه ای را اجرا کرده اید؟
پنگ: در دشتهای امید را خواندم.
شی : اوه، این ترانه را قبلا شنیدهام، خیلی زیباست.
قلوبی که باهم می تپند، بهم پیوسته اند. دوست پنگ او را برای رفتن به طبقه پایین صدا زد، اما او آن جا را ترک نکرد. او نه تنها برای مدت طولانی با شی صحبت کرد، بلکه با او قرار ملاقات بار دوم را هم گذاشت.
پنگ لی یوان: “در آن زمان، قلبم به تپش درآمد – “این او در قلب من نیست؟ او ساده و بسیار متفکر است.” بعدها او به من گفت: “من تو را به عنوان همسرم در عرض ۴۰ دقیقه پس از دیدنش شناختم.”
با فشردن دست یکدیگر برای بار دوم، این دو قلب به شدت جذب یکدیگر شدند. شی عاشق استقامت، سادگی و مهربانی پنگ شد؛ پنگ، شی را به خاطر عمیق بودن، صداقت، سرسختی و حرفه ای بودنش تحسین می کرد.
شی جین پینگ صریحا به پنگ گفت: “من مشغول کارهای اداری هستم و ممکن است نتوانم بیش از ده ساعت در روز در کنار خانواده ام باشم.”
پنگ لی یوان: “فعالیت شغلی خوب می تواند خانواده خوبی بسازد. این دو مکمل یکدیگر هستند.”
آنان از تاریخ و زمان حال، از چین و کشورهای خارجی گفتند و درباره زندگی و آرمان هایشان صحبت کردند .
هنگام خداحافظی شی با محبت به پنگ گفت: “با وجود این که همه ما رنج های زیادی کشیده ایم، معصومیت و مهربانی خود را حفظ کرده ایم. امیدوارم دوباره همدیگر را ببینیم…”
شگفتگی های کوچک ایجاد می کند
در سپتامبر ۱۹۸۷، شی جین پینگ و پنگ لی یوان ازدواج کردند. عروسی باشکوهی برگزار نشد، فقط یک ضیافت برای همکاران و دوستان برگزار شد و شیرینی عروسی بدون برنامه ریزی خریداری شد. آن ها پس از ازدواج همدیگر را بیشتر می شناسند و درک می کنند و همدیگر را مورد حمایت قرار می دهند. شی جین پینگ گاه گاهی شگفتی های کوچک برای همسرش ایجاد می کند.
در روز چهارم عروسی اشان، پنگ لی یوان برای انجام کارهای اجرا از خانه خارج شد و یک یا دو ماه بازنگشت. روزی که پنگ به شیامن بازگشت، شی جین پینگ به پیشوازش رفت، یک دسته گل که از حیاط خانه چیده بود از پشت سرش بیرون آورد و یک لحظه رمانتیک ساده سرشار از شادی و محبت را برای او پدید آورد.
پس از این همه سال که از ازدواج آن ها می گذرد، همیشه کم تر در کنار هم جمع شده و بیشتر دور از هم هستند. به دلیل مسئولیت های سنگین، شی جین پینگ اغلب نمی تواند به پکن بازگردد؛ در حالی که کار و شغل پنگ لی یوان در پکن است و او نمی تواند اغلب به ملاقات همسرش در فوجیان برود.
اما شوهر هیچ وقت از این مساله ناراحت نیست، برعکس، همیشه در زندگی خود به پنگ لی یوان می گوید: “کشور شما را برای مدت طولانی آموزش داده است، مخصوصا ارتش این همه سال شما را آموزش داده و این وضعیت شکل گرفته که بسیاری از بینندگان نمی توانند تو را فراموش کنند، پس نمی توانم اجازه دهم صحنه را به خاطر من ترک کنی، این بسیار خودخواهانه است.”
پنگ لی یوان به ندرت کار خانه را انجام می دهد، شی جین پینگ هم در خواست زیادی ندارد، بنابراین پس از ازدواج، ذهنیت آن ها از این موقعیت همیشه متعادل بوده است.
ماهیت کار آن ها متفاوت است، اما آن ها همیشه می توانند یک نقطه مشترک پیدا کنند. شی به کار اداری مشغول است و پنگ خواننده است، شی کتاب های سیاسی و فلسفه می خواند و پنگ آثار هنری و ادبی مطالعه می کند.
شی جین پینگ نسبت به پنگ لی یوان نه تنها حس و مسوولیت همسری ، بلکه حس یک آموزگار برای او را نیز دارد.
پنگ لی یوان: “شاید به دلیل فاصله سنی، او با من مانند یک خواهر کوچک رفتار کند. من فکر می کنم او از نظر همه زنان شایسته ترین شوهر و از نظر دختران شایسته ترین پدر است. او بسیار مشغول است، همیشه نگران مردم و خانواده هاست، او کی می تواند از خود مراقبت کند؟ گاهی که به دیدنش می روم مجبور می شود جلسات و برنامه بازدید از روستاها را به تعویق بیاندازد، فقط برای این که بتواند در کنار من باشد، در این حالت احساس می کنم برای او خیلی دردسر ایجاد می کنم، بنابراین به ندرت به خانه امان در فوجیان می روم، اما به محض این که برمی گردم، برای او غذاهای خوشمزه درست می کنم تا کمی به زندگی اش نظم دهم.»
پنگ لی یوان نیز مانند زنان معمولی برای سوخت خانه، برنج، روغن و حتی نمک برنامه ریزی می کند و برای خرید سبزیجات به خیابان می رود.
شی جین پینگ در این باره سخت گیر نیست و هرگز از پنگ لی یوان نخواسته که در خانه بماند و کار خانه انجام دهد و تنها از او مراقبت کند.
شی جین پینگ: “من به شغل و زندگی پنگ لی یوان کمک نکرده ام و نمی توانم کمکی کنم. بنابراین، چگونه می توانم از او بخواهم که این کار و آن کار را انجام دهد؟ تا زمانی که همه چیز برای او خوب باشد، کارهای دیگر برایم مهم نیست، کار خانه انجام دهد یا نه، همه در کنار هم شاد هستیم.”
حمل لحاف بزرگ پس از طی هزاران کیلومتر
پنگ لی یوان نه تنها عمیقا شوهرش را درک می کند و او را مورد حمایت قرار می دهد، بلکه همیشه در زندگی تا حد امکان به او توجه کرده و از او با دقت مراقبت می کند.
پنگ لی یوان در اولین سفری که برای دیدار شوهرش به فوجیان رفت، زمستانی سرد را در جنوب چین که لوله کشی گاز نداشت تجربه کرد. وقتی به پکن بازگشت، در فکر تهیه یک لحاف پنبه ای برای شی جین پینگ بود. لحاف هایی که در بازار فروخته می شد در اندازه های کوچک بود، اما برای قد شی جین پینگ مناسب نبود و این لحاف ها نمی توانستند پای او را بپوشانند. پنگ به یاد آورد که پنبه در زادگاهش شاندونگ مرغوب است، بنابراین از مادرش خواست که با استفاده از پنبه جدید یک لحاف بزرگ سه کیلویی آماده کند. اتفاقا او برای اجرا باید سفر می کرد، او ابتدا به شمال شرقی رفت و در نهایت به فوجو بازگشت، پنگ یک لحاف بزرگ را با خود حمل کرد و کل مسیر، شنیانگ، چانگچون، انشان، تمام راه را با لحاف طی کرد. هنگام پرواز از شنیانگ به فوجو، دو مسافر با اشاره به لحاف بزرگ او شرط بندی کردند.
یکی گفت: “این آدم شبیه پنگ لی یوان است.”
دیگری گفت: “شوخی نکن، مگر ممکن است پنگ لی یوان با لحاف روی پشتش در همه جا برنامه اجرا کند؟ اگر باور نمی کنید، بیایید با هم شرط بندی کنیم!”
همکاران شاهد آن بودند که پنگ لی یوان در طول مسیر عینک آفتابی زده بود و لحاف را با خود حمل می کرد، در تمام مسیر او را مسخره کردند، اما پنگ تنها لبخند می زد و می گفت: “من، پنگ لی یوان، نمی توانم برای شوهرم لحاف حمل کنم؟!”
هنگامی که به فوجو رسید، پنگ لی یوان قبل از رسیدن به نینگده، بیش از ۳۰۰ کیلومتر را با لحاف در آغوشش طی کرد. در آن زمان شی جین پینگ هنوز دبیر کمیته حزبی منطقه نینگده بود، او لحاف جدید خود را استفاده کرد و چندین بار تکرار کرد: عالیه!
هر روز به عشقش زنگ می زند
شی جین پینگ به دلیل مشغله کاری از خانواده خود غافل نشد. برعکس، به عنوان یک شوهر، شی جین پینگ یک “مرد سرگرم کننده” واقعی در زندگی عاشقانه خود است.
در سال ۲۰۰۴، شی جین پینگ، دبیر کمیته حزب استانی جه جیانگ، در مصاحبه ای اختصاصی با ایستگاه تلویزیونی یان آن گفت : “من خانواده بسیار شادی دارم. زن و شوهر هر دو شاغلیم. اما خانواده را با هم می سازیم، هر روز با عشقم تماس تلفنی می گیرم، بیش از ده سال است که ازدواج کرده ام، هر روز همین طور است، اگرچه زمان زیادی را از هم دور هستیم، اما همچنان هر روز با هم تماس داریم.”
پنگ لی یوان خواننده و هنرمند مشهور اپرا چین است و بارها برای شرکت در شب نشینی جشن بهاره سی سی تی وی دعوت شده است. هر جشن سال نو و جشن بهار، زمانی که شی جین پینگ مشغول کار نبود، جلوی تلویزیون می نشست، در حین آماده کردن غذای «جیائو زی»، برنامه را تماشا می کرد و صبورانه منتظر میماند تا همسرش به خانه بیاید. اگرچه شام دیر و ساده بود، اما گرما و صمیمیت داشت.
پس از تصدی پست رهبری، شی جین پینگ و همسرش پنگ لی یوان بارها مشترکا ظاهر شدند. آن ها کنار هم همیشه محبت و صمیمیت و شادابی از خود نشان می دهند:
در آستانه جشن بهار سال ۲۰۱۵، شی جین پینگ به دهکده لیانگ جیاهه، جایی که هفت سال را در آن جا کشاورزی کرده بود رفت و به سالخوردگان و روستاییان به زبان شمالی شاآنشی همسر خود را این گونه معرفی کرد: “این «پایی» (همسر) من است. ”
در استرالیا وقتی شی جین پینگ کشتی تحقیقاتی علمی قطب جنوب “شولونگ” را بازرسی می کرد، هنگام سوار شدن در کابینی بلندتر، فراموش نکرد که برگردد و دستش را به سوی پنگ لی یوان دراز کند: “بیا!”
در هند، پنگ لی یوان به دعوت طرف هندی روی یک تاب نشست، پس از چند بار تاب خوردن، صندلی خالی کنارش را نشان داد، شی جین پینگ به سرعت روی آن نشست و هر دو در کنار هم تاب خوردند.
درستکاری و پاکیزگی
پس از این که شی جین پینگ به مقام رهبری رسید، مادرش، چی شین، یک جلسه خانوادگی برگزار کرد و از سایر فرزندانش خواست که در زمینه هایی مربوط به کار شی جین پینگ تجارت نکنند.
شی جین پینگ تحت تاثیر والدینش همیشه نسبت به خود و بستگان و دوستانش سختگیر بوده است. او بسیار با ملاحظه و مراقب پنگ لی یوان است، اما در برخی موارد اصولی نیز برای او سختگیری می کند. او یک بار برای پنگ لی یوان سه قانون مشخص کرد: “من یک عضو حزب و کادر هستم، شما نباید به طور خصوصی در برنامه های هنری تجاری شرکت کنید. ”
هر بار که پنگ لی یوان به محل کار شی جین پینگ می رفت، شی هرگز حضورش را اعلام نمی کرد و به پنگ لی یوان اجازه نمی داد در بسیاری از مراسم ها که می توانست همسرش را با خود ببرد، شرکت کند.
وانگ جینشوی، دبیر حزبی وقت شهر شیامن به یاد میآورد: “روزی که آن ها ازدواج کردند شنبه بود. رفیق شی جین پینگ به من گفت که روز یک شنبه پنگ لی یوان را به شهرستان دونگشان در جانگ جوئو خواهد برد. آن روز، راننده ماشین آن ها را به دونگ شان برد، یک شب در آن جا اقامت داشتند و او هزینه اقامت و هزینه بنزین رفت و برگشت را خودش پرداخت کرد، سی سال پیش، او همین طور بود، در این باره او برای خودش هم سختگیری می کرد.
شی جین پینگ و پنگ لی یوان با پیروی از سنت سخت گیرانه خانواده و با صرفه جویی و مدیریت و عدم اسراف خانواده، نام دخترشان را «مینگ زه» گذاشتند، به معنای «معصومیت و مفید بودن برای جامعه»، این انتظار آن ها از دخترشان است.
شی جین پینگ که به خوشبختی خانواده توجه دارد، دلش همراه مردم است و هدفش ایجاد زندگی خوب برای هزاران خانواده است.
شی جین پینگ: شکوفایی کشور، جوان سازی ملت و شادابی مردم در نهایت باید در شادی هزاران خانواده و بهبود مستمر زندگی صدها میلیون نفر منعکس شود.