ورای زبان صلح طلب آمریکا رفتارهای سلطه گر است

باید همواره میان مسائل داخلی و بین المللی ارتباطی با عنوان “منافع ملی” وجود داشته باشد. هر گروه سیاسی در داخل کشور باید فارغ از نگاه ایدئولوژیک و جریانی خود، قبل از هر اقدامی منافع ملی را به عنوان “خط قرمز” در نظر بگیرد. متاسفانه گروه ها و جناح های سیاسی ایران به بلوغ کافی نرسیده اند و هنوز منافع درون گروهی و جریانی، بر منافع ملی اولویت دارد.
در بسیاری از کشور های جهان، با وجود چند دستگی های سیاسی، این اصل مورد توجه دولتمردان و شخصیت های سیاسی است. در ماجرای شهادت سردار سلیمانی، هیلاری کیلینتون با وجود زاویه ای که با دونالد ترامپ داشت از این ترور حمایت کرد. زیرا آمریکا وجود پر برکت شهید سلیمانی را به نفع منافع خود ارزیابی نمی کرد.
سیاست خارجی هر کشوری نگاهی به داخل دارد و بسیاری از گفت و گوهای سیاست خارجی در دولت ها، پشت پرده صورت می گیرد و از هیاهو و پروپاگاندای سیاسی رسانه ها داخلی و خارجی فاصله دارد چرا که نمی توان در فضایی هیجانی که موج سوارانی روی مسائل کلان و در حوزه امنیت اجتماعی و امنیت ملی مانور می دهند، تصمیمات درستی گرفت.
توافق اخیر ایران و آمریکا از این جنس است. مبادله زندانیان و آزادسازی منابع مالی مسدود شده ایران مساله ای نبود که با هیاهو و جنجال رسانه ای حل و فصل شود.
اگر چه آمریکا در همین بازه زمانی هم برای حفظ وجهه سیاسی خود دست به شیطنت هایی می زند و دیدیم که همچنان اولین و آخرین حربه سوخته اش تحریم است. رییس جمهور دموکرات آمریکا، هم زمان با بروز نتایج توافق، دست به تحریم هایی جدید و بی ثمری زد تا نشان دهد آمریکا همچنان نسبت به ایران نگاهی خصمانه دارد.
تحریم سودی برای آمریکا ندارد، زیرا عملا تحریم دیگری نمانده که آمریکا علیه ایران اجرا نکرده باشد. تحریم ها تاثیر خود را از دست داده است و این شیوه برخورد خصمانه و ظالمانه با ایران، تنها برای این کشور هزینه دارد و ثمره اش فقط بار تبلیغاتی، ایجاد هیاهوی رسانه و ترافیک خبری است.
در خصوص نیت آمریکا از این توافق باید نزدیک بودن انتخابات را مد نظر قرار داد. جو بایدن به توافق با ایران نیاز داشت. کاخ سفید باید وجهه سیاسی خود در جهان را ترمیم کند. اما جمهوری اسلامی در سیاست خارجیش بر اساس سه اصل حکمت، عزت و مصلحت پیش می رود.
قلدری آمریکا و رفتار ایران ستیزانه اش خوراکی برای رسانه ها است، اصل ماجرا پشت درهای بسته و در تعامل با ایران نتیجه خواهد داد. این روزها آمریکا درگیر تولید محتوای رسانه ای برای سالگرد ۱۱ سپتامبر است و بیشتر آنچه پشت تریبون ها شنیده می شود نمایش و قدرت نمایی دولتمردان این کشور در این بازه زمانی است.
رفتارهای ایران ستیزانه آمریکا در رسانه ها بیشتر مصرف داخلی دارد و به تنازعات داخلی بین دو حزب اصلی این کشور بر می گردد به ویژه که انتخابات ریاست جمهوری پیش رو است و این دو گروه سیاسی می خواهند یکدیگر را از میدان رقابت به در کنند و عرصه سیاسی را در اختیار بگیرند.
در طول دهه های گذشته و در دوران ریاست جمهوری تمام روسای جمهور آمریکا چه جمهوری خواه و چه دموکرات، دیده ایم که با وجود تمام تلاش هایی که در مسیر دشمنی با جمهوری اسلامی و گسترش ایران هراسی در جهان انجام می دادند، در باطن کشش بالایی برای گفت و گو با مقامات ایران داشتند و هدفشان انجام معاملات سیاسی بود.
آمریکا به دلیل شرایط ویژه و نقشش در بحران اوکراین، مسائل داخلی، به خاطر نزدیک بودن انتخابات ۲۰۲۴ و برای این که در عرصه رسانه ای جهان قدرت خود را حفظ کنند، ژست هایی این چنین متناقض می گیرد. پشت تریبون ها خیرخواه و صلح طلب است و در عمل سلطه گر است و رفتاری ظالمانه دارد.

زهیر اصفهانی، استاد علوم سیاسی و کارشناس رسانه ملی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا