افشای دروغپردازی ناکام رسانههای غربی؛ از کودک کار جعلی تا تحریف
سالهای سال است که سیاهنمایی چین به یک امر معمول برای برخی رسانههای غربی تبدیل شده است. حقیقت به عنوان هدف نهایی روزنامه نگاری، زمانی که واقعیتها با روایتهای از پیش تعیینشده همخوانی نداشته باشند، میتواند تحریف یا کنار گذاشته شود.
یک نمونه جدید از این رویکرد را میتوان در به اصطلاح «تحقیقاتی» که شبکه ۲ تلویویزیون فرانسه منتشر کرد، مشاهده نمود. دو خبرنگار در پوشش بلاگرهای غذا به استان «شاندونگ» در شرق چین سفر کردند و کارکنان یک کارخانه را با بهانه نیاز فوری به سرویس بهداشتی، فریب دادند.
در داخل کارخانه، آنها با دوربینهای مخفی از یک کارگاه نساجی فیلمبرداری کردند و در آنجا با دختری ۱۲ ساله مواجه شدند. این دختر صریحا گفت که برای دیدن مادرش آمده است، زیرا در تعطیلات تابستانی کسی در خانه نبوده که از او مراقبت کند. اما آن خبرنگاران از او خواستند چند کار انجام دهد و سپس در به اصطلاح مستند خود این دختر را «کودک کار» معرفی کردند.
اگرچه این پایان اقدام فریبکارانه آنها نبود. این دو همچنان ادعا کردند که کارخانه از کارگران اهل منطقه خودمختار اویغور شین جیانگ (شمال غربی چین) و کره شمالی استفاده میکند. ادعایی که کاملا دروغ است.
واقعیت این است که آنها بهشکلی احمقانه و مضحک سخنان یک کارگر زن را در ویدئوی تبلیغاتی استخدام کارخانه در پلتفرم «دوئویین»، نسخه چینی تیکتاک، اشتباه ترجمه کردند.
در مستند آنها، «پاداش حضور کامل» (که در چینی مانچین جیانگ تلفظ میشود) بهاشتباه «شین جیانگ» ترجمه شد، در حالی که «پاداش برای روزهای اضافه» (که در چینی چائوتیانشو جیانگ تلفظ میشود) بهطور نادرست به «کره شمالی» (که در چینی چائوکسیان تلفظ میشود) تغییر داده شد.
این دو خبرنگار فرانسوی برای مشروعیت بخشیدن به ادعاهای خود، به «آدریان زنز» یک به اصطلاح چینشناس که به دشمنی با چین شهرت دارد و کارهای شبهعلمی او در در خصوص شین جیانگ پیش از این بارها رد شده، مراجعه کردند.
این واقعیت که زنز، که مدتهاست به عنوان یک فرد بیاعتبار به اثبات رسیده، همچنان منبعی مورد استفاده برای رسانههای غربی است، بیتوجهی آشکار به صداقت روزنامهنگاری را عیان میسازد.
اندکی پس از انتشار این بهاصطلاح تحقیق در یوتیوب، صدها کاربر تاکتیکهای غیراخلاقی و تحریف آشکار این رسانه فرانسوی را محکوم کردند.
این اتفاق تنها یک نمونه از تبلیغات ضد چینی است که توسط بازیگران ایدئولوژیک غربی انجام میشود؛ کسانی که خود را به عنوان روزنامهنگار معرفی میکنند.
اما این تاکتیکها در دنیایی که جریان اطلاعات آزادتر شده، در حال شکست خوردن هستند.
گسترش روزافزون گشودگی چین به جهان، این امکان را برای افراد بیشتری فراهم میسازد تا واقعیتها را بدون واسطه و با چشمان خود ببینند، نه از دریچه تبلیغاتی غرب. بسیاری از کسانی که برای نخستین بار از چین بازدید میکنند، از تفاوت فاحش بین تصویری که رسانههای غربی ارائه میدهند و آنچه خودشان در واقعیت تجربه میکنند، شگفتزده میشوند.
اما چرا برخی رسانههای غربی همچنان روی سیاهنمایی چین پافشاری میکنند؟ آیا آنها واقعا به دنبال تخریب وجهه بینالمللی چین، بهانهتراشی برای سرکوب سیاسی و نهایتا ایجاد مانع بر سر راه توسعه آن هستند؟
با این حال دستاوردهای چین خود گویای همه چیز است؛ این کشور ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر رهایی بخشیده، بیش از یک دهه است سهمی ۳۰ درصدی در رشد جهانی دارد و با عزمی راسخ از همکاری چندجانبه حمایت کرده است. بنا بر این شدت تحریفهای غربیها هر چقدر هم که باشد قادر نیست این واقعیتها را پاک کند.
حقیقت نهایتا پیروز میشود. اگر رسانههای غربی از این رفتار نابخردانه در تحریف روایتها برای سیاهنمایی چین دست نکشند، خود را در معرض تمسخر قرار خواهند داد.