تنش میان پاکستان و افغانستان؛ برنده کیست؟
یک هفته از شروع دور جدید و کمسابقه تنشها و درگیریهای نظامی بین افغانستان و پاکستان می گذرد؛ درگیریهایی که از شامگاه پنجشنبه ۱۷ مهر به وقت محلی با وقوع چند انفجار مهیب در کابل آغاز شد؛ درست یک روز بعد از اولین سفر رسمی امیرخان متقی وزیر خارجه افغانستان به هند. این انفجارها نتیجه حملات هوایی پاکستان به قلب افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم و هدف قراردادن مخفیگاه تروریستهای موسوم به گروه «تحریک طالبان پاکستان» بود.
این درگیریها همچنان ادامه دارد. به گزارش رسانههای افغانستان، حملات سنگین و بیسابقه نیروهای افغانستان صبح چهارشنبه ۲۳ مهر، از شش نقطه علیه نظامیان پاکستانی در منطقه سپین بولدک ولایت قندهار آغاز شده است. با وجود انجام حملات جدید از سوی افغانستان، مقامات عالی دولت این کشور در روزهای گذشته بارها اعلام کرده بودند که آمادگی دارند تا از طریق گفت و گو، مسائل را با پاکستان حل و فصل کنند.
ادامه درگیریهای نظامی متقابل میان افغانستان و پاکستان در نزدیک به یک هفته گذشته، دهها کشته از هر دو طرف برجای گذاشته است.
حمله چهارشنبه نیروهای افغانستان علیه پاکستان، شاید نشانه ادامه درگیریها دستکم تا چند روز آینده باشد؛ تنشهایی بین دو همسایه مسلمان که نه تنها سودی برای هیچ یک از دو کشور به همراه ندارد، بلکه می تواند هزینهها و زیان فراون اقتصادی، امنیتی و سیاسی هم برای دو همسایه و هم برای کشورهای منطقه به بار آورد و مایه خشنودی بیگانگان شود.
پاکستان سالها است مدعی مبارزه با گروه تروریستی «تحریک طالبان» است و با وجود برخورداری از نیروی نظامی و ارتش قدرتمند و دستگاه قوی اطلاعات و امنیتی ارتش معروف به «آی-اِس-آی» (ISI)، هنوز موفق به شکست دادن و از بین بردن این گروه تروریستی نشده است در صورتی که برخی کارشناسان معتقدند پاکستان در صورتی که اراده جدی برای شکست دادن این گروه تروریستی داشته باشد، می تواند با مبارزه موثر با آن در داخل خاک خود و نیز از طریق «مبارزه مشترک علیه تروریسم» و با هماهنگی و همکاری کشورهای منطقه از جمله نیروهای افغانستان، در مدت نسبتا کوتاهی این گروه تروریستی را از ریشه بخشکاند. ایده موثر «مبارزه مشترک با تروریسم» همواره مورد تاکید و توافق کشورهای منطقه بوده و اصلی پذیرفته شده از سوی همه دولتهای منطقه است.
ادعاهای پاکستان مبنی بر مخفی شدن سرکردههای گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان در مناطق مختلف افغانستان، موضوع تازهای نیست و اسلام آباد حتی در دورههای دولتهای اشرف غنی و حامد کرزی در افغانستان نیز این کشور را متهم به پناه داده به تروریستها می کرد و افغانستان نیز بارها این ادعا را تکذیب کرده است.
صرف نظر از عواقف بسیار خطرناک ادامه درگیریهای نظامی بین افغانستان و پاکستان، باید در نظر داشت که هرگونه اقدامی که باعث نقض و تضعیف امنیت، ثبات، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان شود، به منزله ریختن آب به آسیاب دشمنان و تخریب ثبات و روابط دوستانه افغانستان با همسایگان و کشورهای منطقه تلقی می شود و دود حاصل از آن، به چشم دیگر کشورهای منطقه هم خواهد رفت. دولت پاکستان برخلاف افکار عمومی ضدآمریکایی این کشور، اگرچه از روابط نسبتا خوب با دولت آمریکا برخوردار است و به ویژه در روزهای اخیر هم نشانههای قوی از این روابط را با تمجید و تعریف از سیاستهای دونالد ترامپ به نمایش گذاشت، اما شایسته است که نسبت خطرها و تهدیدهای گسترده فراهم شدن زمینه بازگشت اشغالگران به افغانستان، هوشیار باشد.
در شرایطی که زمزمههایی درباره طمع دوباره آمریکاییها مبنی بر تلاش برای حضور اشغالگرانه دوباره در افغانستان به گوش می رسد، اقدام پاکستان در برهم زدن ثبات و امنیت افغانستان، خواسته یا ناخواسته، زمینه را برای حضور بیگانگان و اشغالگران غربی و در راس آنها آمریکا در افغانستان مهیا می سازد.
دونالد ترامپ در هفتههای گذشته ادعاها و زمزمههایی را درباره تمایل آمریکا برای بازگشت به افغانستان و باز پس گیری پایگاه نظامی «بگرام» مطرح کرده است؛ پایگاه نظامی که دستکم به مدت دو دهه، نماد اشغال نظامی افغانستان از سوی بیگانگان بوده است. هرگونه بازگشت دوباره آمریکا به افغانستان، تهدیدی جدی برای امنیت، ثبات و آرامش کل منطقه خواهد بود.
خطر دیگر تضعیف ثبات و امنیت افغانستان، فراهم شدن زمینه مساعد برای سربرآوردن و شروع دوباره تحرکات گروههای تروریستی و در راس آنها، تروریست های داعش است. حکومت کنونی افغانستان موفقیتهای نسبی در مبارزه با تروریسم از جمله داعش داشته و درصورتی که نیروهای نظامی افغانستان سرگرم جنگ با نیروهای پاکستان شوند، ثبات و امنیت داخلی این کشور می تواند بطور جدی از سوی گروههایی مثل داعش تهدید شود و این تهدید خیلی زود می تواند کل منطقه را تحت تاثیر قرار دهد.
چین، ایران و روسیه به عنوان کشورهای منطقه و کشورهایی که روابطی در هم تنیده و گسترده با هر دو کشور افغانستان و پاکستان دارند، ضمن اظهار نگرانی عمیق از تنشهای اخیر، خواستار خویشتنداری دوطرف و حل و فصل مسائل از طریق گفتوگو شدهاند.
اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت خارجه ایران روز ۲۰ مهر، ضمن ابراز نگرانی از شرایط موجود، خواستار خویشتنداری طرفین درگیر شد و گفت جمهوری اسلامی ایران اهمیت اساسی برای حفظ صلح و ثبات در محیط پیرامونی قائل بوده و آماده هرگونه مساعدت برای کاهش تنش بین دو کشور همسایه و مسلمان است.
ایران مرزهای زمینی طولانی با افغانستان و پاکستان دارد و هرگونه ناامنی و بی ثباتی در هر یک از دو کشور، به سرعت مرزهای ایران را نیز می تواند تحت تاثیر قرار دهد.
لین جیان سخنگوی وزارت امور خارجه چین روز دوشنبه ۲۱ مهر از آمادگی و تمایل این کشور برای ایفای نقش سازنده در بهبود و توسعه روابط پاکستان و افغانستان سخن گفت و درعین حال، از دو طرف درگیر خواست اقدامات مؤثری انجام دهند تا امنیت کارکنان، پروژهها و مؤسسات چین در آن منطقه تضمین شود.
چین با تفکر و باور ضرورت توسعه مشترک و سرنوشت مشترک برای تمام جوامع و بشریت، ضمن اینکه روابط بسیار گسترده در همه ابعاد با پاکستان دارد که ابرپروژه کریدور اقتصادی چین-پاکستان(CPEC) تنها بخشی از آن است، روابطی دوستانه و روبه رشد را با دولت کنونی افغانستان نیز ایجاد کرده و با هدف کمک به ثبات و توسعه افغانستان، همکاری های قابل توجهی را با این کشور آغاز کرده است.
در شرایطی که افغانستان توانسته بعد از خروج اشغالگران آمریکایی، در سایه حکومت کنونی و همکاری کشورهای منطقه، در سالهای اخیر به آرامش و ثبات نسبی دست یافته و تلاش دارد تا با گسترش همکاری و تعامل دوستانه با کشورهای همسایه، منطقه و جهان، مسیر توسعه و پیشرفت را طی کند، هرگونه بازی و اقدامی که منجر به تضعیف ثبات و امنیت افغانستان شود، قطعا هیچ برندهای در داخل منطقه نخواهد داشت و امتیازهای این بازی به کیسه دیگران در آن سوی کره زمین ریخته خواهد شد؛ کسانی که بار دیگر سودای اشغال افغانستان را در سر می پرورانند.