تعرفههای جدید ترامپ؛ قماری خطرناک برای آمریکا و جهان
اعلام اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، درباره موج جدید و گسترده تعرفهها که قرار است از اول آگوست اجرایی شود، نشاندهنده تشدید قابلتوجه در نبردهای تجاری مداوم واشنگتن است. با اعمال تعرفهها بر کشورهایی از جمله شرکای تجاری اصلی مانند ژاپن، کره جنوبی و برزیل، این اقدام بحثهایی جدی را درباره اثربخشی و پیامدهای سیاستهای حمایتگرایانه در اقتصاد بههمپیوسته امروز برانگیخته است.
تعرفههای ترامپ صرفا یک تاکتیک مذاکره نیستند؛ بلکه بازتاب تغییری اساسی در رویکرد آمریکا به تجارت بینالمللیاند. پیامدهای این تغییر نه فقط در سراسر اقتصاد ایالات متحده، بلکه در میان متحدان این کشور و در کل نظام تجارت جهانی احساس خواهد شد.
دولت آمریکا این تعرفهها را بر دو پایه اصلی توجیه میکند: اصل عمل متقابل و نگرانیهای امنیت ملی. گرچه این دلایل ممکن است برای برخی آمریکاییها قابل قبول باشد، اما پیامدهای اقتصادی و دیپلماتیک آن بسیار پیچیدهتر و نگرانکنندهتر است.
پیامدهای اقتصادی این تعرفهها پیشاپیش آشکار شدهاند. قیمت مس افزایش یافته و مصرفکنندگان آمریکایی با پرداخت حق بیمهای تا ۵۰ درصد بیشتر از نرخهای جهانی روبرو هستند. بازارهای مالی واکنش نوسانی نشان دادهاند و تحلیلگران درباره افزایش هزینهها برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان هشدار دادهاند.
گزارش ماه آوریل از مدل بودجه پن-وارتون پیشبینی کرده که این تعرفهها ممکن است تولید ناخالص داخلی آمریکا (GDP) را در بلندمدت حدود ۶ درصد و میانگین دستمزدها را ۵ درصد کاهش دهد. بر اساس همین گزارش، این کاهش میتواند برای یک خانوار معمولی با درآمد متوسط، به زیانی مادامالعمر در حدود ۲۲ هزار دلار منجر شود. تعرفهها نقش یک مالیات بر واردات را ایفا میکنند و هزینه طیف گستردهای از کالاها – از لوازم الکترونیکی تا خودرو – را افزایش میدهند، که در نهایت به ضرر خانوادهها و کسبوکارهای آمریکایی خواهد بود.
افزون بر این، شرکای تجاری یا اقدام به اعمال تعرفههای تلافیجویانه کردهاند یا تهدید به انجام آن کردهاند که صدها میلیارد دلار از صادرات ایالات متحده را هدف قرار میدهد. این تلافیجوییها کشاورزان، تولیدکنندگان و کارگرانی را که معیشتشان به بازارهای خارجی وابسته است تهدید میکند. علاوه بر آن، این تعرفهها با افزایش هزینههای ورودی، فشارهای تورمی را تشدید کرده و تلاشهای فدرال رزرو (بانک مرکزی ایالات متحده) برای حفظ ثبات اقتصادی را پیچیدهتر میکنند. گرچه دولت بر درآمد حاصل از تعرفهها – که در سال ۲۰۲۵ حدود ۱۵۶ میلیارد دلار تخمین زده شده – تاکید میکند، این سود در برابر زیانهای اقتصادی گستردهتر ناچیز بهنظر میرسد. در حقیقت، تعرفهها مانند مالیاتی عمل میکنند که به شکلی نامتناسب بر آمریکاییهای کمدرآمد و متوسط فشار وارد میکند.
ورای جنبههای اقتصادی، اقدام تعرفهای ترامپ خطر تضعیف روابط با متحدان کلیدی و بیثبات کردن نظام تجارت جهانی مبتنی بر قوانین را در پی دارد. کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی – که شرکای دیرینه تجاری و امنیتی آمریکا هستند – از افزایش ناگهانی و گسترده تعرفهها غافلگیر شدهاند. اتحادیه اروپا که در این مرحله از تحریمها مستثنی مانده، عمیقا نگران است و تلاش دارد پیش از فرا رسیدن مهلت آگوست برای لغو آن مذاکره کند.
رویکرد دولت آمریکا – صدور اولتیماتومهای تعرفهای از طریق نامههای عمومی به جای استفاده از کانالهای سنتی دیپلماتیک – موجب سردرگمی بسیاری از کشورها شده است. آنها این تعرفهها را خودسرانه و تنبیهی میدانند، نه تلاشی مشروع برای اصلاح نابرابریهای تجاری.
این روند خطر از بین رفتن اعتماد به ایالات متحده را به عنوان یک شریک تجاری قابل اتکا در پی دارد. متحدان ممکن است برای مقابله با بیثباتی رفتار آمریکا، بهسوی همکاری با دیگر بلوکهای اقتصادی همچون اتحادیه اروپا یا چین گرایش پیدا کنند. افزایش تعرفهها و اقدامات متقابل، زنجیرههای تامین جهانی را با تهدید روبرو کرده، هزینهها را بالا میبرد و بهرهوری جهانی را کاهش میدهد. همچنین نهادهای چندجانبه مانند سازمان تجارت جهانی را که برای حلوفصل مسالمتآمیز و قابل پیشبینی اختلافات طراحی شدهاند، تضعیف میکند.
تعرفههای ترامپ همان اندازه که اقتصادی هستند، به سیاست داخلی نیز مربوط میشوند. او با ایفای نقش «قهرمان صنعت آمریکا» و مدافع در برابر «تقلب خارجی» تلاش دارد حمایت رایدهندگان در ایالتهای صنعتی کلیدی را به دست آورد. اما تجربه تاریخی نشان میدهد که حمایتگرایی شمشیری دولبه است: در حالیکه ممکن است برای برخی بخشها تسکین کوتاهمدت به همراه داشته باشد، در بلندمدت آسیب گستردهتری وارد میکند و باعث اقدامات تلافیجویانهای میشود که میتواند به زیان سایر صنایع منجر گردد.
زمانبندی اجرای این تعرفهها یعنی درست تنها چند ماه پیش از انتخابات میاندورهای ۲۰۲۶، حاکی از تلاشی حسابشده برای تقویت پایگاه سیاسی ترامپ است. با این حال، دردهای اقتصادی و انزوای دیپلماتیک ناشی از این اقدامات واقعی هستند و ممکن است نتیجهای معکوس در پی داشته باشند.
موج جدید تعرفههای ترامپ یک قمار پرریسک و جدی است. در حالیکه شعارهای مربوط به عمل متقابل و امنیت ملی ممکن است در داخل از قدرت سیاسی برخوردار باشند، اما هزینههای اقتصادی و دیپلماتیک آن احتمالا سنگین خواهد بود. مصرفکنندگان، کارگران و شرکتهای آمریکایی بهای افزایش قیمتها و از دست رفتن فرصتهای صادراتی را خواهند پرداخت. متحدان نیز در خصوص قابل اعتماد بودن آمریکا تردید خواهند کرد و نظام تجارت جهانی زیر فشار بیشتری قرار خواهد گرفت. در جهانی در هم تنیده، رفاه اقتصادی به همکاری وابسته است نه تقابل.
اگر ایالات متحده مسیر افزایش تعرفهها را ادامه دهد، نه فقط رشد اقتصادی، بلکه جایگاه جهانی خود را نیز به خطر خواهد انداخت. اکنون زمان آن رسیده است که رویکردی سنجیدهتر و مشارکتیتر در پیش گرفته شود، رویکردی که نقش و مسئولیتهای آمریکا را به عنوان یک قدرت بزرگ در اقتصاد جهانی به رسمیت بشناسد.