«تولد یک ناتوی جدید» یا تلاش بیحاصل برای ترمیم شکافهای همان ناتوی قدیمی؟
شاید برخی اجلاس لاهه را به عنوان «تولد یک ناتوی جدید» در نظر بگیرند اما گردهمایی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی در روزهای سهشنبه و چهارشنبه بیشتر شبیه روغنکاری یک ماشین جنگی زنگزده بود.
۳۲ عضو بزرگترین سازمان «امنیتی» جهان، طرحی را برای افزایش شدید بودجه دفاعی و «بازگشت به سطح بودجههای دفاعی جنگ سرد» تصویب کردند که ناشی از فشار ایالات متحده و ترس از تهدیدات امنیتی است که به گفته دبیرکل ناتو ظاهراً از سوی روسیه، چین و برخی کشورهای دیگر متوجه اعضای این پیمان است.
تا پیش از این، اعضای ناتو هدفگذاری اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی برای بودجههای دفاعی خود تعیین کرده بودند. اکنون هدف آنها به ۳.۵ درصد تا سال ۲۰۳۵ افزایش پیدا کرده و علاوه بر آن، اعضای ناتو ۱.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به ارتقاء زیرساختهای دیجیتال و فیزیکی مورد نیاز برای استقرار نیروهای نظامی در جبهه اختصاص خواهند داد.
برخلاف خود این هدفگذاری، سهولت تعیین آن برای ناتو بود که موجب غافلگیری بسیاری شده است. در سال ۲۰۲۴، کشورهای عضو ناتو ۵۵ درصد از کل بودجه نظامی سراسر جهان را به خود اختصاص دادند و اکثر اعضای ناتو به وضوح مخالفت خود را با افزایش بودجه نظامی به ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود ابراز کردند، در حالی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، از زمان آغاز دوره دوم ریاست جمهوری خود در ژانویه این کشورها پیوسته برای این موضوع تحت فشار قرار داده بود.
پس از تن دادن ناتو به این تعهد جدید در مورد بودجه نظامی، ترامپ به خبرنگاران گفت: «من آنجا را ترک کردم و گفتم که این مردم واقعاً کشورهای خود را دوست دارند. این کلاهبرداری نیست و ما اینجا هستیم تا به آنها در محافظت از کشورهایشان کمک کنیم.»
نکته جالب توجه این است که روند پیشرفت توافق در مورد این بودجه تا سال ۲۰۲۹ و پس از انتخابات ریاست جمهوری بعدی ایالات متحده، بررسی نخواهد شد و به این ترتیب سایر اعضای ناتو میتوانند حداقل تا چهار سال بعد و حتی اگر تعهدات خود به افزایش بودجه را نیز اجرا نکنند، در هر شرایطی همچنان از حمایت ایالات متحده برخوردار باشند.
ایالات متحده میداند که این توافق بهترین نتیجهای است که در حال حاضر میتواند به آن امیدوار باشد. به ویژه، فضای آمریکامحوری که سایر رهبران ناتو عمداً در اجلاس لاهه ایجاد کردند، به خوبی جواب داد، به طوری که ترامپ سایر رهبران ناتو را “گروهی از افراد خوب” خواند و گفت که “تقریباً همه آنها گفتند “که برای ایالات متحده خدا را شکر میکنیم“.
اما به گفته بسیاری از ناظران، کوتاه بودن اجلاس و بیانیه یک صفحهای آن تنها برای راضی نگه داشتن رئیس جمهور آمریکا بود و همین موضوع نشان میدهد که اعضای این پیمان به جای وحدت و یکپارچگی بیشتر دچار تفرقه هستند.
«ناتوی جدید» که در لاهه متولد شد، یک نوع حساب فعال خواهد بود که ایالات متحده میتواند هزینه حفاظت از خود را به دلخواه خودش از آن برداشت کند. اعضای ناتو با واگذاری خودمختاری خود به ایالات متحده، «دشمنان و تهدیدهای» ایالات متحده را نیز دشمنان و تهدیدات علیه خود تبدیل میکنند و یک پیمان (به گفته خود ناتو) «دفاعی منطقهای» را به یک مهره ایالات متحده در بازیهای ژئوپلیتیک جهانی خود تبدیل میکنند.
در نظر گرفته شدن چین به عنوان یک «چالش سیستماتیک» و دارای پتانسیل «تضعیف نظم بینالمللی و به چالش کشیدن ارزشهای غربی» از سوی ناتو یک موضوع غیرمنطقی و اشتباه است.
جامعه بینالمللی به خوبی میداند که چین برقرارکننده صلح جهانی، مشارکتکننده در توسعه جهانی، مدافع نظم بینالمللی و ارائهکننده کالاهای عمومی به تمام کشورهای جهان است. در مورد مسائل مربوط به صلح و امنیت نیز چین یک کشور بزرگ و با سابقهای درخشان است.
چین از ناتو میخواهد که با تأمل عمیق و گوش فرا دادن دقیق به صدای عدالت و جامعه بینالمللی، مفاهیم منسوخ مربوط به ذهنیت جنگ سرد، تقابل اردوگاهی و بازی مجموع صفر را کنار بگذارد و ضمن اصلاح برداشت نادرست خود از چین، به مداخله در مسائل مربوط به چین پایان دهد.